((همچون تنیسوری هستم که درهر دو طرف تور بازی می کنم و این در مورد هرچه تا کنون انجام داده ام صدق می کند)) دلوی
ویم دلوی متولد ورودیک بلژیک در سال 1965 و هنرمندی شناخته شده در دنیای امروز می باشد که در بلژیک و انگلیس به فعالیت می پردازد .دلوی مجموعه آثار متنوعی ارائه داده است چندانکه گاه پیدا کردن خط ربطی بین آثارش بسیار دشوار است.برخی از آثارش را معرفی می کنم:
اینستالیشن Cloaca
Cloaca نام دستگاهی است که غذا می خورد و مدفوع تولید می کند .این دستگاه چندش آور برای اولین بار در موزه هنرهای معاصر انتورپ( شهری در بلژیک) Cloaca در سال 2000 اجرا گردید و پس از آن در نمایشگاههای دیگر نمونه های بیشتری از آن ساخته شده و ارائه گردید. .
مجموعه x-Ray
شامل مجموعه عکس های اشعه ایکس از آمیزش جنسی در سال 2001 . دلوی این مجموعه را در آزمایشگاه یکی از دوستانش با آغشته کردن فیگور ها به باریم و سپس تهیه فیلم اشعه ایکس از صحنه آمیزش جنسی آنها تهیه نمود.
خوک های تاتو شده Tattooed pigs
این مجموعه را شاید بتوان مهمترین پروژه هنری دلوی و همچنین یکی ازمعروفترین آنها دانست . وی از دهه 90 نقاشی روی بدن خوک ها را آغاز کرده است .گویا سطح صاف و روشن و همیشه عریان بدن خوکها بستری مناسب برای انواع تاتو می باشد. وی ابتدااین پروژه را در کشور چین آغاز نمود چراکه می توانست از دست محافظین حقوق حیوانات در امان باشد .این مجموعه بجز طرفداران حقوق حیوانات میان سایر مخاطبین به سرعت محبوبیت یافت و نام دلوی را بر سر زبانها انداخت. 
آنچه در اثار دلوی به عنوان یک خصیصه می توان بر شمرد نوعی شیطنت کودکانه است که با خلاقیتی وافر سعی در متعجب کردن مخاطب دارد آنچه بعضی از منتقدین با بدبینی میل به خنداندن دیگران نامیده اند .
اما آیا به راستی در آثار دلوی شاهد بیانی امروزی هستیم؟ آنچه بتوان گسست از هنر مدرن نامید؟ آیا از تصاویر آمیزش جنسی که با اشعه ایکس تصویر شده است و یا خوک های تاتو شده چیزی فراتر از خلاقیت بازیگوشانه پیکاسو یافتنی ست که زین و دسته دوچرخه را به هیئت گاوی درآورد؟به هر حال ساده است در حاشیه امنی نشستن وآثار هنرمندی صاحب نام را اینگونه به پرسش کشیدن.
۱۱ نظر:
be nazare man en delvi shoma kheili adame marezeie.
اگرچه به چالش کشیدن مخاطب, نقد فضای امروزی, شیطنت و نمایش فردیت هنرمند از مشخصه های بارز هنر پست مدرن است, به نظر من در این کارها به نکته ی چندان جدیدی برنمی خوریم. تاتو روی بدن خوک میتواند ایده ی جدیدی باشد ولی با آثاری با چنین محتوایی زیاد روبرو شده ایم.
shino.ag
سلام
من در مورد مطلب جدید این جا چند تا سئوال دارم اول اینکه آیا کسی که دستگاهی تولید میکنه که مدفوع تولید میکنه بعد از آزمایش ها رو میذارن (هنرمند ) یا اگه در بلاد خارجه هر چی بگن ما باید گوش کنیم...یا اگه کسی روی خوک اون خالکوبی ها رو انجام بده هنرمنده و اصلا قیاسش با ÷یکاسو از کجا اومده ؟.... این کنجکاوی بیمارگونه افرادی که مبتلا به نارارحتی های روانی هستند که در دروه ی مقعدی استپ کرده اند. به نظرم نباید با اسم هنرمند معرفی میشدند...... به هر حال کاش اطلاعات بیشتری در مورد اون دستگاه میدادید که مثلا دستگاه مدفوعی که تولید میکنه اسهالیه یا یوبسه یا بو داره یا نداره ؟
سلام
جزیره کهکشان
باید توجه داشت که زمینه فرهنگی اثر یکی از مهمترین عناصری ست که در نقدهنری در نظر گرفته می شود آنچه مسلم است افرادی چون ویم دلووی با وجود مخالفت های بسیار همچنان در زمره هنرمندان قرارمیگیرند .
هنر پست مدرن گاهی برای ما تحمل ناپذیر می شود اما باید خوددار بود و صبور.
معرفی هنرمندان در این وبلاگ به معنی پذیرش آنها به عنوان هنرمندان برجسته نیست بلکه صرفا برای معرفی ابعاد مختلف هنری ست که پست مدرن نامیده می شود.هر چند که پست مدرن اصطلاحیست بسیار کلی که به تسامح بکار می برم.
اما استفاده شما از مفاهیم فرویدی همچون دوره های مقعدی دهانی و ...مثال پروکرستوس راهزن يوناني است که در مخفيگاه خود تختي داشت و هر کس را به دام مي انداخت او را به اندازه تختش درمي آورد. اگر بلندتر بود، او را اره مي کرد و اگر کوتا ه تر، آن قدر مي کشيد تا به اندازه تخت برسد.
سلام. من همینک پاسخ شما را روئت کرده و دوست دارم جواب پاسختان را بدهم....اگر زمینه ی فرهنگی هر اثر- به زعم شما - این همه مهم است که در مورد نقدش باید در نظرش گرفت....پس اصلا نباید در هیچ کجای دنیا زحمت ترجمه و معرفی آثار را به خودمان ندهیم چون وقت تلف کردنی بیش نیست.....به عقیده ی من -البته- یک کار هنری ...هر وقت تبدیل به _اثر- شد و خواست تا جاودانه شود و تا ابد بماند باید فرامرزی و جهان شمول باشد مثل سمفونی 5 بتهون که برای نقد یا کیف کردن ازش یا کتک زدن آن احتیاجی به هم ولایتی بودن با لوودویک وان بتهون عزیز نداریم...چون اثریست جهانی و جاودانه .خب البته پاسخ شما هم درست است ...من اصولا با هر چیزیل دارم.....و این هیچ ربطی به آموخته ها یا سواد کممم ندارد....اما از آن جا که شما باسوادین و من بیسفاد مثال شما در رابطه با مفاهیم فرویدی هیچ ربطی به نظریات من که یک معترض پست مدرن یا یک ضد هنرهای تجسمی هستم نداشت فقط نشان دهنده ی این بود که شما ناراحت شدید که من از هنرمندی - به زعم شما هنرمند- معرفی کردید خوشم نیامده...به هر حال در محیط بلاگ باید این قدرها هم زود رنج نبود و باسیلی های ادبی پاسخ بلاگ نویسان دیگر را نداد ... به هر حال من هم آدم بی سفاد و بی ادبی هستم منتها باز هم سر حرف خودم هستم متاسفانه قانع نشدم...افسوس.
توضیح:
متاسفانه نصف جوابم پریده....داشتم براتون عرض میکرم...اصولا من با هر چیزی که برچسب پست مدرن بودن دارد مشکل خانوداگی دارم و در ژن من مشکلیست که نمیفهمم چرا همه چیز را به پست مدرن ربط میدهند و همه پست مدرنند و ...و شاید برای همین با شاخم رفتم توی شکم لینکدونی شما....
سلام
من از شما عذر می خوام منظورم توهین نبود.و ممنونم که نظرتونو انقدر صریح گفتین.
اما چه ما خوشمون بیاد چه نه دنیای هنر مسیر خودشو طی می کنه.البته من هم فکر می کنم نباید به صورتی منفعل هر چیزی رو از دنیای غرب به عنوان هنر بپذیریم.
خوشحال می شم نظر شما رو راجع به بقیه هنرمندانی که معرفی می کنم بدونم.
jalebe
خيلي جالب بود. به نظر من اين آقاي هنرمند به واسطه اون اينستاليشن فراموش نشدني به زيبايي تونسته پوچي انسان امروزي در دنياي مدرن رو به تصوير بكشه. فكرش رو بكنيد آيا واقعن اين دستگاه تصوير دقيقي از زندگي ما انسانها نيست؟ مثل ماشيني كه وظيفش توليد خودشه. آيا اين ماشين مفيده؟
متشكرم
باآقای مجید کاملا موافقم.
چطور میشه اسم کسی رو که انقدر نمیتونه روح لطیفی داشته باشه که حیوان زبان بسته ای رو اسیر خودش میکنه رو هنرمند گذاشت.اساسا یک هنرمند انقدر دغدغه منده و لطیف که محاله حیوان زبان بسته رو اسیر خودش بکنه و ابزار معروف شدنش.انانی که خودش انتخاب میکنه خالکوبی بشه اختیار داره و اصلا نمیشه بهش خرده ای گرفت!!!اما از بی وجدانی های انسانی که اسم خودش رو در زمره هنرمندان پست مدرن هم قرار داده!!!!امااااان!!!
ارسال یک نظر