۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

once و سینمای موزیکال

مدت زمان زیادی بود که توصیه های دیدن فیلم once(جان کارنی) محصول 2006 را شنیده بودم ، اما همچون بسیاری از فیلمهای با ارزش در میان انبوه فیلمهای ندیده ام باقی مانده بود . تا اینکه چندی پیش به تماشایش نشستم . احساس خوش دیدن آن تا ساعتها در وجودم بود . فیلمی صمیمی و گرم با انتقال حس انسان دوستی مناسب . اما آنچه بیش از هرچیز بر جذابیت اثر خصوصا" برای من افزوده بود که البته محور اصلی اثر نیز هست ، آمیختگی کلیت فیلم با موسیقی است . فیلم اگرچه درژانر موزیک قرار می گیرد اما به نوعی ساختار متجدد یک سینمای موزیکال است . به گونه ای میتوان گفت که تلفیقی است از این دو ژانر . عنوان سینمای موزیکال بدون شک تداعی کننده یکی از درخشانترین ژانرهای سینمای جهان و یکی از پرفروغترین دوره های سینمای آمریکا خصوصا" در دهه های 40 و 50 است . اگرچه پیشینه این سینما نشان از آن دارد که علی رغم کلاسیک شدن این ژانر کماکان رگه هایی از آن در برخی از آثار مورد استفاده قرار میگیرد که از نمونه های موفق آن رقصنده در تاریکی است . آمیختگی این دو هنر همواره لحظات و دقایق ماندگاری را خلق کرده است . سخن ازمناسبات میان موسیقی و سینما ، مبحث بسیار مفصلی است که شاید یک بار به تفصیل درباره آن و انواع آن بنویسم . اما یکی از مهمترین این مناسبات که دستمایه اصلی آثار موزیکال بوده ، کاربرد موسیقی نه به عنوان به اصطلاح "موسیقی متن" ، بلکه به عنوان عنصر روایتگر فیلم است . روایتگر به این مضمون که موسیقی در بیان و انتقال مفاهیم خصوصا" درونی فیلم نقش اساسی دارد ، شعرها و آوازها بعضا" جای زبان گفتگوی شخصیتها می نشینند . به یاد بیاوریم تجربه های اینچنین را در آثار درخشانی همچون جادوگر شهر از (ویکتور فلمینگ) ، مرا در سنت لوئیز ملاقات کن (وینسنت مینه لی) ، آواز در باران (استنلی دانن و جین کلی) و ... . once با وجود اینکه موسیقی را سوژه اصلی برگزیده ، نوع روایت را نیز بر پایه موسیقی قرار داده است که با انتخاب آهنگهای شنیدنی در این کار بسیار موفق عمل نموده است . در این چند ساله چند اثر قابل توجه با مضمون و رویکرد موسیقی ارائه شد که هریک می تواند موضوع بحث دیگری باشد ، مانند فیلم های من آنجا نیستم (تاد هاینس) محصول 2007 ، روزهای واپسین (گاس ون سانت) محصول 2005 ویا فیلم خوب Control که در سال 2007 ساخته شد و فیلم آهنگهای عاشقانه (کریستف آنوره) که از نظر من چندان موفق عمل نکرد . صحبتهای مفصل در این زمینه بسیار است ، باشد برای فرصتی مناسب تر .
پی نوشت 1 : بعد از سه ماه وبلاگ را به روز کردم . از دوستانی که در این مدت سر زدند متشکرم . امیدوارم ازاین به بعد با مطالب بهتر و بطور مرتب به روز باشم ، اگرچه که این روزها کار کردن با بلاگر خیلی مشکل شده و حتی عکس را هم نمیشود بارگذاری کرد .
پی نوشت 2 : روزهای چندان خوبی از لحاظ پرداختن به علایق شخصی نیست . کارهای روزانه چندان اجازه فیلم و نمایش دیدن و کتاب خواندن را نمی دهد ، و زمان هم به سرعت در حال گذر است . اما با وجود همه این مسائل همان لحظه های کوتاه پرداختن به این علایق بسیار شیرین است . چه زیبا گفته شاملو ی بزرگ که:
...
فرصت کوتاه بود و سفر جان کاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت
به جان منت پذیرم و حق گزارم

۹ نظر:

Unknown گفت...

فیلم once متفاوت ترین موزیکالی بوده که دیدم، موزیکال ژانر خیلی مورد پسندیه که تقریبن همه دوستش دارن چه عام و چه خاص، اما این یکی انگار یه درام داستانی بود که در لا به لای داستان چند ویدیو موزیک می دیدی در وصف حال داستان و با موزیکش حرفها و درون آدما و شخصیتها رو بهتر معرفی میکرد به بیننده
چند تا از موزیکالهایی که یادمه دیدم و به نظر خوب بودن اینا بوده: از کلاسیکها: آوای موسیقی، بانوی زیبای من و پرتقال کوکی
و جدیدتر ها: دختران رویایی، مولان روژ، مامامیا و موزیک و ترانه (که این آخری نوع موزیکالش مثل Once هستش با این فرق که کمدیه.)
و از اونجایی که تراژدی پسندم! به نظرم مولان روژ از بین موزیکاهایی که دیدم بهترینه!
آواز در باران و من آنجا نیستم رو خیلی وقته گرفتم اما هنوز فرصت نکردم ببینمشون ولی باید خوب باشن.
سلام مهدی جان، چه خوب که بعد از مدتها دوباره نوشتید.

درخت ابدی گفت...

سلام. خوشحالم که هستی.
راستش رو به بخوای، متفاوت ترین موزیکال دنیا برام سیاه ترینشه.
اسمش یادته؟

goodarz گفت...

درود بر مهدی عزیز
قربان خیر مقدم عرض می کنیم . چه عجب . داشتم کم کم فکر می کردم تارک دنیا شدی و از همه چیز دست کشیدی .
پس بالاخره فیلم رو دیدی ، فوق العاده است .

پیام گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
پیام گفت...

once برای من چیزی بیشتر از یک موزیکال خوب بود، فیلمی دلنشین و ساده که آدمهاش واقعاً خودشان بودند، ساده امانه سهل‏انگارانه، به تصویر کشیدن یک عشق با تماشای یک ویدئوی قدیمی و یا آن سکانس فوق‏العاده گیتار و جارو برقی خراب آن همنوازی در مغازه ساز فروشی و روند پیدایش و آفرینش یک اثر هنری، یک ترانه یک آهنگ و حتی آن دزدی دلنشین و معصومانه آغازِ فیلم، همه و همه آهنگها و صدا و بازی عالی گلن هادسن و مارکتا ایرگلوا، آهنگهایی که جدا از فیلم بارها و بارها گوش کردم و زمزمه کردم

راستی خوشحالم که دوباره تصمیم به نوشتن گرفتید

nazanin گفت...

خوشحالم با مطلبی خوندنی برگشتی

درخت ابدی گفت...

منظورم از سوال بالا " رقصنده در تاریکی" بود.
once رو خیلی دوست داشتم. در عین سادگی، عمیق و تاثیرگذاره. استفاده ی خیلی خوبی از آواز برای بیان دغدغه کرده.

مهدی کتابفروش گفت...

به علیرضا :
آوای موسیقی و بانوی زیبای من از موزیکال های خوبن ولی هیچکدام مربوط به دوره درخشان وهه های 40 و 50 نیستن . در اصل جریان ساز نیستن . پرتقال کوکی رو هم نمیشود موزیکال به حساب آورد . از فیلمهای جدید هم اونهایی که من گفتم ببین نظرت عوض میشه .

به درخت ابدی :
فیلمهای موزیکال تلخ کم نیستن . مثل داستان وست ساید . یکی از تلخترین موزیکال هایی که دیدم "فرشته آبی" ساخته ژوزف فون اشترانبرگ ه .

به گودرز :
مرسی از لطف و سر زدنت .

به پیام :
مرسی از اینکه سر زدی و نظر گذاشتی . این چند وقت چندان بیگانه با نوشتن نبودم . خبر هاشو شاید درآینده دادم .

به نازنین :
ممنون از لطفت .

پری گفت...

سلام دوست من
پربار بود
همم