۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه

یک کارگردان/یک فیلم : لویی مال/آسانسوری بسوی قتلگاه

لویی مال در مجموع کارگردان شناخته شده ای در کشور ما نیست . کمتر مطلبی درباره او و آثارش در مطبوعات خوانده ام . اما کمتر بیننده فیلمی وجود دارد که فیلم تاوان (Damage) اورا ندیده باشد ، البته بیشتر نه به دلیل نام لویی مال بلکه به دلیل بازی ژولیت بینوش و مسائل خاص آن فیلم . اما این کارگردان سرشناس دارای پیشینه ای به مراتب درخشانتر از این فیلم خصوصا" در سینمای فرانسه است .
او را می توان از پیشروان جنبشی دانست که در نهایت منجر به شکل گیری دوره موج نو سینمای فرانسه شد . اگرچه او هیچگاه در ادامه دوره کاریش در قالب سینمای موج نو قرار نگرفت ، اما بی تردید با فیلمهای اولیه خود نظیر آسانسوری بسوی قتلگاه و عشاق گسستی ابتدایی را با سینمای کلاسیک فرانسه رقم زد ، که این شکاف در ادامه توسط بزرگان موج نو به جدایی کاملی از ژانرهای مرسوم تبدیل شد . فیلم عجیب و فانتزی زازی در مترو او بخاطر نوآوریهای خصوصا" ساختاریش از آثار اولیه دوره موج نو محسوب گردیده است (رجوع شود به کتاب تاریخ سینما اثر دیوید بوردل و کریستین تامسون صفحه 582).
در ادامه کارنامه سینماییش با آثار متفاوتی روبرو می شویم که برجسته ترین آنها فیلم مشهور خداحافظ بچه ها ساخته او به سال 1987 است که جایزه شیر طلایی جشنواره ونیز را نیز برایش به همراه آورد .
آسانسوری بسوی قتلگاه محصول سال 1958 او فیلمیست با مضمون جنایی که به ماجرای زوجی می پردازد که برای بدست آوردن ثروت شوهر اصلی دختر ، اورا به قتل می رسانند اما در حالیکه همه چیز مطابق برنامه پیش میرود اشتباه کوچکی از جانب پسر داستان را به سمت و سوی دیگری سوق می دهد .
فیلم سعی در انعکاس فضای اجتماعی فرانسه و نزدیک شدن به فضای خصوصی هر یک از شخصیتهای داستان را دارد که این خود عامل جذابیت وتازگی فیلم میگردد . اگرچه کلیت اثر و ساختار پردازش داستان وابستگی زیادی به ژانر مرسوم آن دوران دارد ، اما برخی از خلاقیت ها در پیشبرد و روایت داستان فیلم را از ورود به کلیشه باز داشته است .
تفاوتهای در فرم و محتوای این فیلم با دیگر آثاری از این دست که بعدها توسط کارگردانان بزرگ موج نو ساخته شد را به وضوح میتوان دید . برای مثال در اثری همچون به پیانیست شلیک کنید اثر فرانسوا تروفو که در سال 1960 ساخته شده است مشاهده می کنیم که عناصر همیشگی ژانرهای پلیسی به حاشیه رانده شده و این زندگی خصوصی و حتی ذهنی شخصیت داستان است که در مرکزیت قرار میگیرد . آسانسوری بسوی قتلگاه همانگونه که گفتم جهشی است در جهت نوآوری که در نوع خود فیلمیست در خورتوجه و دیدنی .

۱۰ نظر:

sophie گفت...

سلام
دربارهء لویی مال زیاد خوانده‌ام اما متأسفانه فقط یک فیلم ازش دیده‌ام
les amants
(عشاق) با بازی ژان مورو. فیلم هایش زیاد در دسترس نیستند.
ممنون از نوشته‌ات. من توی این هفته هر روز سر می‌زدم!

پ.ن: یک سوال بی‌ربط: تو سکوت لورنا را دیدی؟ به نظر من درخشان بود و شاید بهترین فیلم ِ امسال

مهدی کتابفروش گفت...

سلام . مرسی از اینکه به اینجا سر میزنی . من هم هر روز به وبلاگ توسر میزنم . فرخ میگه که ما دیر دیر به روز میکنیم ولی من میگم که باید فرصت بدیم خواننده های کم وبلاگمون مطالب رو بخونن . ولی وقتی اینو میشنوم فکرمیکنم راست میگه . سکوت لورنا رو دیدم واقعا" درخشان بود. برادران داردن واقعا" مسیر جالبی دو دارن طی میکنن . سینماشون یه شخصیت خاصی داره ولی فکر میکنم باید اونو محصول 2008 به حساب آورد نه 2009 . اگر 2008 رو حساب کنیم من مجذوب "در شهر سیلویا" شدم . بازم ممنون .

اسحق فتحیdani7kel.persianblog.ir گفت...

درود- یادم نمی آید فیلمی از ایشان دیده باشم اما مطلبتون جالب بود یه جورایی بنظرم نقش لویی مال در سینمای فرانسه مثل نقش ونگوگ در ایجاد اکسپرسیونیسم در نقاشی است - زنده باشید

sophie گفت...

در شهر سیلویا را ندیده‌ام.
ببین میتونی یه فیلمی ِ خوب بهم معرفی کنی؟ کسی که فیلم‌های روز رو هم داشته باشه؟
ممنونم

goodarz گفت...

سلام مهدی جان
آقا کارت حرف نداره، خواندم و لذت بردم .

اسحق فتحیdani7kel.persianblog.ir گفت...

درود بر شما - فرخ جان سپاس از پیام زیباو پر از مهرت یلدا که گذشت اما روزهای سیاه وطن سپری می شوند و سیاهی به کلاغان میماند -یلدا خجسته باد- زنده باشید

مهدی کتابفروش گفت...

به دانی :
مرسی از کامنتت . اصولا" مقایسه شخصیتهای سینما با نقاشی کار مشکلیه مثلا" میشه برابر کارهای "دالی" یا "ماگریت" به خاطر سبک مشابه بعضی از کارهای "بونوئل" رو قرار داد ولی این جور شباهتها کمه . کلا" سینمای موج نو فرانسه به دلیل تاثیراتش کمی منو به یاد "پل سزان" میندازه . لویی مال در سینما به اندازه ونگوگ در نقاشی شخصیت بزرگی نیست .

به سوفیا :
حتما" یه نفر رو بهت معرفی می کنم .

به گودرز :
مرسی از لطفت . خوشحالم که دوست داشتی . توچرا به روز نمیکنی . بجنب دیگه .

جزیره در کهکشان گفت...

میبینم که فیلمی معرفی میکنی ...به به ...خوش میگذره ؟
:)







میس شانزه لیزه

مهدی کتابفروش گفت...

سلام میس شانزه لیزه خانم . چه عجب از این ورا . مگه تو هم فیلمی میخوای ؟؟؟؟؟؟؟ مرسی که سر زدی .

نادي گفت...

اين خوبه كه تو اين موجي كه براي معرفي فيلم هاي جديد هست شما سري به فيلم هاي آرشيوي قديمي ميزني
راستي ليليا براي هميشه را ديدم قشنگ بود
مرسي از معرفيش